روز جهانی رادیو
گاهی با شنیدن صدا و موسیقی میتوان سفر کرد حتی اگر در داخل یک اتاق تاریک نشسته باشیم،امروز 24 بهمن روز جهانی رادیو است ؛ وسیلهای که منشاء بسیاری از صداهای دلنشینی است که ما در طول روز ممکن است شنونده داستانهای آن باشیم.
من در این مقاله راجع به رادیو، برنامه های جذاب آن و اینکه چطوردر گذشت زمان به رادیو اینترنتی (پادکست) تبدیل شد صحبت میکنم.
اهمیت و هدف نام گذاری روز جهانی رادیو
اهمیت رادیو و تاثیر آن بر جامعه، آنقدر زیاد بود که یونسکو درسال 2012 روز 13 فوریه را “روز جهانی رادیو” اعلام کرد ،تا در راستای افزایش آگاهی مردم ، در مورد اهمیت و تاثیر رادیو بر زندگی انسان گام بردارد.
هر کجا که هستیم رادیو در کنار ماست ، فقط کافی است یک رادیو کوچک تهیه کنیم تا همیشه به تعداد زیادی از فرکانسهای رادیویی دسترسی داشته باشیم که هر کدام از شهر و دیاری برای ما حرف میزنند .
احتمالا برای شما هم پیش آمده که سوار تاکسی شده باشید و روز خود را با صدای گوینده رادیو که با لحن دلپذیری میگوید: سلام! صبح بخیر ایران ، روز خود را شروع کرده باشید ، یا اتفاقی موسیقی مورد علاقه خودتان را از رادیو بشنوید و صدای آن را بلند تر کنید ، رادیو پیوندی است میان ما ( مردم )، فرهنگ و هنر یک جامعه که به راحتی ، درهمه جا و برای همه در دسترس است.
اولین باری که به رشت سفر کردم تقریبا 3 سال پیش بود اما نه سفر با اتوبوس و نه حتی با رفتن به رشت!
در داخل تاکسی نشسته بودم و راننده، رادیو رشت را روشن کرده بود و یکی از آهنگهای زیبای محلی رشت پخش میشد؛ بعد از تمام شدن آن ،گوینده با صدایی دلنشین و لحجه گیلگی شروع به حرف زدن راجع به میدان شهرداری رشت کرد و من در همان لحظه با چشمانی بسته خودم را وسط میدان شهرداری تصور کردم ، با شنیدن داستان هایی که گویندگان رادیو روایت می کنند میتوان همسفر شد و سفر کرد بی آنکه حتی یکبار به آن دیار رفته باشیم.
پس از آن ، من شیفته رشت شدم، بی آنکه حتی یکبار رشته خوشکار معروف ، سوغات رشت را امتحان کرده باشم و شروع کردم به گوش دادن رادیو گیلان که به رادیو رشت نیز معروف است.
هر شب راس ساعت نه و نیم “تالشونه” گوش میکنم که با لحجه زیبای تالشی از شعرو موسیقی و جاذبههای رشت روایت میکنند.
به تازگی برنامهای پخش میشود به اسم “ایستگاه ترانه” که مخصوص طرفداران موسیقی محلی رشت است و پنجشنبه ها و جمعه ها با برنامه “صدای ساحل” وقتی که گوینده با لحجه شیرینش میگوید سلام تی بلامیسر، تعطیلات آخر هفته ام را در بازار بزرگ رشت و قهوه خانه های اطراف میدان شهرداری می گذرانم و همراه مردم رشت شب زنده داری می کنم.
همه چیز در حال تغییر است و رادیو هم از این قاعده مستثنی نیست ، چند سالی است که رادیو اینترنتی (پادکست) تولید می شود ، در هر ساعت از روز فقط کافی است موضوع موردعلاقه یتان را سرچ کنید تا چندین اپیزود ( به هر قسمت برنامه های رادیویی یک اپیزود گفته می شود) از آن موضوع برایتان نمایش داده شود.
برای آدم هایی مثل من که عاشق سفر و گشتوگذار در نقطه به نقطه ایران هستند ،برنامههای جذاب زیادی در زمینه گردشگری تولید شده است. رادیو کوله پشتی ، رادیو جولون ، رادیو دوردنیا ، رادیو دیو با همه اینها میشود شهربه شهر ایران را سفر کرد.
چند وقت پیش اپیزود هشتم رادیو دیو به اسم “فردا آسمان رشت بارانیست” را گوش میدادم ، در ابتدا اپیزود را با یک ترانه زیبای رشتی آغاز میکنند ،این موسیقی زیبا با حس و حال قشنگی که دارد شمارا راهی رشت میکند و با شعری زیبا از بیژن نژدی شاعر اهل لاهیجان، به ستایش زیبایی رشت میپردازند.( رشت را باید زندگی کرد…)
پادکست دیگری که از رشت گوش دادم اپیزود سوم رادیو دور دنیا بود ،با عنوان “رشت،شهر باران”که از جشن سال نوی گیلکها در اوایل مرداد تعریف میکنند وبا معرفی صبحانه مخصوص رشتیها، املت شاپوری، لوبیا کباب وآش شعله قلم کار آب دهانتان راه میافتد و از آواز خواندن فروشندگان بازار رشت حکایت میکنند، خلاصه با گوش دادن این اپیزود دلتنگ این دیارمیشوید و اگر مثل من رشت را از نزدیک ندیده باشید ، شوق سفر به رشت پیدا میکنید.
رادیو دوست و همراه ما از دیرباز است ،از همان زمان که خرمشهر را آزاد کردند و خبرش از رادیو پخش شد؛ همه ما با رادیو از کودکی خاطرات بسیاری داریم.
روز جهانی رادیو مبارک .